یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

------------->انّاالیه الرّاجعون<---------------


------------->انّاالیه الرّاجعون<---------------

 

 

 

من خود ز خود بیگانه ام ، من خود ندانم کیستم

 

هستِ من از هستی او ، گر او نباشد نیستم

 

هر سو به هر جا رو کنم ، رویش هویدا می شود

 

در آینه چون رو کنم ، معشوق پیدا می شود

 

او جوهر و او دایره ، او کلّ و من در کنگره

 

شرحش به عقلم می رسد ، عقلم به شرحش در گِرِِِه

 

هرگز خماری نا کشد ، هر کس ز جامش مست شد

 

نابود بودم ، بودِ من ، از جوهر او هست شد

 

در های و هوی میکده ، نام تو را هو می کشم

 

با اشک ، با مژگانِ خود ، راه تو جارو می کشم

 

بی دانه در دام تو شد ، این مهربان آهوی من

 

در گودِ تو بر خاک شد ، این ناتوان زانوی من

 

در من دگر مرده ست من ، مرده ست در من میم و نون

 

گر مرگ راهِ وصل ماست ، اِنّااِلیه الرّاجعون



قانون


حالا
هم من ، هم تو !
هر دو خوب می دانیم
این راه نه پایانی دارد ، نه وصالی
اما هنوز دوش به دوش می رانیم !

قانون خط های موازی یادت هست
دو خط موازی هیچوقت به هم نمی رسند !

و سکوت می کنیم
هم من ، هم تو !

اصلا بیا
یک خط زیر قانون خط های موازی بنویسیم

دو خط موازی هیچوقت به هم نمی رسند
اما این دلیل نمی شود همدیگر را

 دوست نداشته باشند ...

هم من ، هم تو !



درونم شاد نیست

ظاهراً هرچند میخندم ، درونم شاد نیست

باد اگر در غبغبم دیدی به جز غمباد نیست  

 

وضع من از منظر علم روانکاوی بد است !

مشکلات جسمی ام اما به ظاهر حاد نیست!

 

مثل شهری جنگی ام که سالها بعد از نبرد

بازسازی گشته اما باز هم آباد نیست!

 

بستگی دارد که از « زندان» چه تعریفی کنیم

هیچ کس در هیچ جای این جهان آزاد نیست

 

زود دانستند این دنیا تماشایی نبود

کس از آغاز تولد کور مادرزاد نیست

 

حتم دارم تا شکوه کاخ ساسانی به جاست

گوشه ای از چشم شیرین قسمت فرهاد نیست . . .

 

اصغر عظیمی مهر





مترسک عاشق

مترسک را دار زدند

به جرم دوستی با پرنده

که مبادا تاراج مزرعه را

به بوسه ای فروخته باشد

اینجا قحطی است

قحطی عاطفه ها




گریه های یواشکی

خدایا اون دنیا اگه خواستی گناهای یواشکی مون رو نشون بدی,
گریه های یواشکی مون رو هم نشون بده...!




داغونم


حال من خوب است

بلند می خندم

هیچ چیز مرا ناراحت نمی کند

دنیای خوبی دارم


اما


"تو باور نکن"

گوشت رو بیار جلو

می خوام اعتراف کنم


"داغونم"


اما داغونی رو دوست دارم

داغون که باشی دیگه بدتر نمی شی

داغون که باشی چیزی واسه از دست دادن نداری

داغون که باشی تلخ ترین حرف ها هم قبول میکنی

داغون که باشی دیگه حقی نداری که ازت بگیرن

داغون که باشی دیگه بهت تهمت نمی زنن.. حسادت نمی کنن

داغون که باشی نیازی به دفاع نداری

داغون که باشی می تونی راحت اشک بریزی ...دیگه فکر غرورت نیستی

داغون که باشی خیلیا آروم می شن


داغونم