یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

عشق

وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد


هیچ فاصله ای دور نیست


هیچ زمانی زیاد نیست


و هیچ عشق دیگری


نمیتواند آن دو را از هم دور کند


محکم ترین برهان عشق اعتماد است...



با تو

با تو از خاطره ها سرشارم


با تو تا آخر شب بیدارم


         عشق من دست تو یعنی خورشید       


گرمی دست تو را کم دارم



برای دوستانم



من آموخته ام که برای زخم پهلویم برابر هیچ کیکاووسی ، گردن کج نکنم وزخم در پهلو وتیر درگردن،خوشتر تاطلب نوشدارو از ناکسان وکسان.زیرا درد است که مرد میزاید وزخم است که انسان می آفریند.

پدرم میگوید : قدر هر آدمی به عمق زخمهای اوست.

پس زخمهایت را گرامی دار. زخمهای کوچک رانوشدارویی اندک بس است تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوش دارویی شگفت بخواهد

وهیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست. ونوشداروی عشق تنها در دستان اوست .

او که نامش خداوند است.


پدرم گفته بود که عشق شریف است وشگفت است ومعجزه گر اما نگفته بود او که نوشدارو دارد، دستهایش این همه از نمک عشق پر است ونگفته بود که عشق چقدر نمکین است ونگفته بود که او هر که را دوست تر داردبر زخمش از نمک عشق بیشتر میپاشد!

زخمی بر پهلویم است وخون میچکد وخدا نمک می پاشد. من پیچ میخورم وتاب میخورم ودیگران گمانشان که میرقصم!

من این پیچ وتاب را و این رقص خونین را دوست دارم، زیرا به یادم میآورم که سنگ نیستم،چوب نیستم خشت وخاک نیستم که انسانم...

پدرم گفته است از جانت دست بردار، از زخمت اما نه، زیرا اگر زخمی نباشد، دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود واگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شد و

عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت ...
عشق عشق .................................................. .....یعنی خلوت و راز و نیاز

عشق یعنی.......................................... محبت و سوز و گداز

عشق یعنی ........................سوز بی ماوای ساز

عشق یعنی ....نغمه ای از روی ناز



عشق یعنی .................................................. ...........کوی ایمان و امید

عشق یعنی ...................................... یک بغل یاس سپید

عشق یعنی ......................... یک ترنم از یه یار

عشق یعنی ..... سبزی باغ و بهار



عشق یعنی .................................................. ......... لحظه دیدار یار

عشق یعنی.......................................... .. انتهای انتظار

عشق یعنی........................ وعده بوس و کنار

عشق یعنی یک تبسم بر لب زیبای یار



عشق یعنی .................................................. ..... حس نرم اطلسی

عشق یعنی...................................... با خدا در بی کسی

عشق یعنی......................... همکلام بی صدا

عشق یعنی.........بی نهایت تا خدا



عشق یعنی .................................................. ......... انتظار و انتظار

عشق یعنی .................................... هر چه بینی کس یار

عشق یعنی................... شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی .... سجده ها با چشم تر



عشق یعنی .................................................. ..... دیده بر در دوختن

عشق یعنی .....................................از فراقش سوختن

عشق یعنی ..................... سر به در اویختن

عشق یعنی.... اشک حسرت ریختن



عشق یعنی .................................................. ... لحظه های ناب ناب

عشق یعنی ........................................لحظه های التهاب

عشق یعنی ............................ بنده فرمان شدن

عشق یعنی ............تا ابد رسوا شدن



عشق یعنی ............................................ گم شدن در کوی دوست

عشق یعنی ............................. هر چه در دل آرزوست

اینم آخرین پستم تقدیم به 2 تا دوست عزیزم
براتون آرزوی خوشبختی دارم

ترنم

تمام وجود تو


ﻫﯿﺲ !... ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻮ ...

ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎﺩ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻮ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ...

ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺣﺴﻮﺩﻡ ....

ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻋﺎﺍﺍﺍﺷﻘﻢ !!

ﻋﺸﻖ ... ،ﺣﺴﺎﺩﺕ ... ،

ﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽ ...

ﺗﻮ ﺑﺨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺟﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻢ...

برای تو...

این بار مینویسمت...
.تو. را میان اصطحکاک مداد وکاغذ
   گیر خواهم انداخت
شاید اینگونه بشود تورا
.تجربه. کرد...!!!
برای تویی که قلبت پاک است...
برای تو مینویسم...
برای تویی که تنهایی هایم پر ازیاد توست...
 برای تویی که قلبم منزلگه عشق توست...
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست...
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد..
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز واحساس پاک خودکردی...
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی...
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
برای تویی که سکوتت سخت ترین شکنجه من است...
برای تویی که قلبت پاک است...
برای تویی که درعشق،قلبت چه بیباک است...
برای تویی که عشقت معنای بودنم است...
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است...
دوستت دارم تا...!
نه...!دیگر برای دوست داشتن هایم
 
تایی وجود ندارد
 
بی حدومرزدوستت دارم


این جا نبودن

می دانم کس دیگری به درونم پا گذاشته است

و اوست که مرا چنان بی طاقت کرده است

احساس می کنم دیگر نمی توانم در خودم بگنجم،

در خودم بیارامم

از "بودن" خویش بزرگتر شده ام

و این جامه بر من تنگی می کند!

این کفش تنگ و بی تابی فرار،

عشق آن سفر بزرگ،

اوه، چه می کشم!

چه خیال انگیز و جان بخش است

" این جا نبودن " !




عشق واقعی

عشق واقعی هیچوقت نمی میره

این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره

"عشق خام و ناقص میگه:" من دوستت دارم " چون بهت نیاز دارم

"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوستت دارم

"سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه،


اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه



با تو بودن

دلم از عشق سهم کمی داشت


...


برایم با تو بودن عالمی داشت




عاشق



نامه ای در جیبم

و گُلی در مشتم

غصه ای دارم با نی لبکی

سر ِ کوهی گر نیست

ته چاهی بدهید

تا برای دل خود بنوازم

 عشق جایش تنگ است

عشـــــــــــق

آنقدر در تـــــــــــو غــرق شـــده ام..

که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى




احســـاس خیانــت میـــکنم!!

عشـــــــــــق یعنى همین...