لب

چشمم به حرف آمده و بی قرار، لب

کی بشکند سکوت مرا بی گدار، لب

تقدیم تو هزاره ی من! یک هرات چشم

نا قابل است سهم تو یک قندهار، لب

"بودا" دل من است که تخریب می شود

بوسه است مرهم دل ومرهم گذار: لب

می رقصمت چنین که تویی در نواختن

نی : لب، کمانچه : لب، دف و چنگ و دوتار: لب

در حسرتم که اول پائیز بشکفد

بر شاخه ات شکوفه ی سرخ انار - لب

سیده کبری موسوی قهفرخی

تو را از یادم نخواهد برد...

بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد...
من تو را در قلبم دارم...
نه در دنیا!!!

قرار

بیا قرار بگذاریم هر چند شنبه

در خوابی

خیالی

… جایی

یک دلِ سیـر

هم را ببینیم

مرد رویایی

مرد رویایی کسیه که حتی وقتی مثل سگ و گربه به جون هم افتادین

شب نذاره از تو بغلش جم بخوری و بگه : آشتی نکردیما !

ولی “من” بدون “تو” خوابم نمیبره

آﺩﻣﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ

آﺩﻣﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﺎﺷﻖ میشن...

ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯿﺪﻥ...

ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺖ میگن ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻥ...

ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺩﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ...

ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺗﻨﻬﺎﺕ میزارن...

ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺸﻦ، ﺳﺎﮐﺖ میشن، ﭼﯿﺰﯼ نمیگن،

ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺮﻥ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ هیچوقت ﺑﺮ نمیگردن!!!







 

از تو گفتن

برای من 

همین از تو گفتن 

"زندگیست

..........

عکس تو! 

بر عکس تو! 

مدام در آغوش من است

پایان دنیا

یعنی چه که دنیا قرار است به پایان برسد؟

من و تو که هنوز به هم نرسیده ایم...

شب

این قوانین کهنه ی فیزیک رو دور بریز،

شب،

 زمانیست که حتی خورشید هم باشد!

اما تو نباشی...

از تو نوشتن

بی تو از تو نوشتن مثل سیگاره

هم تلخ ، هم آرامبخش ، هم مضر و هم اعتیادآور !

کدام را راضی کنم !

نمی دانم کدام را راضی کنم !

دلی که می خواهد عاشق باشد ،

یا مغزی که می خواهد عاقل باشد !