یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

شب های دلتنگی

پیامبر شب های دلتنگی ام باش که من

 بی اعجاز، تو را مومنم !

انگشتانت را …

انگشتانت را …

به من قرض بده

برای شمردن لحظه های نبودنت

کم آورده ام!…



من را به غیر عشق به نامی صدا نکن

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن

بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن
با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن

موهات را ببند دلم را تکان نده
در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن

من در کنار توست اگر چشم وا کنی
خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن

بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود
تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن

امشب برای ماندنمان استخاره کن
اما به آیه های بدش اعتنا نکن....

شاعر؟؟؟


من با تـــــــــــو خوشبخــــتم ...

تو مثل همه ی مَردهایی هستی که دیده ام

با یک تفاوت بزرگ که ...

من با تـــــــــــو خوشبخــــتم ...

کنارت که هستم

کنارت که هستم عمیق تر نفس میکشم …

تا هوای باهم بودنمان را مبتلاتر شوم




عطر یادت

در میان گلها عطر یادت را می بویم

آسمانی تر از آنی که به نوشتن درآیی !


صدایم کن

صدایم کن تا مرا در آغوش کشد زندگی

همانند پروانه ای سبک در آغوش گلبرگها

صدایم کن تا زیبا شود صدای زندگی

همانند خش خش برگ های پاییز بر سنگ فرش خیال

صدایم کن تا بند بند وجودم فدایت شود

آنگونه که حرف نامم را آوا میکنی

صدایم کن تا خشتی تازه نهم برین ویرانه

صدایم کن تا از قفس پرواز کنم سوی آسمان

صدایم کن…


واژه ی غریبیست عشق...

واژه ی غریبیست عشق...

لحظه ای آبادت میسازد، لحظه ای ویران!

لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا

پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی

تضاد و تفاهم، شک و یقین...

عجیب قدرتمند است و جادو میکند!

خانه ات آباد، ویرانگر لحظه هایم

برقرار باشی در دلم تا همیشه

ای فاتح شبهای با تو بودنم

... ای عشق...


همیشه حرفِ تو بوده

میانِ جمع رفیقان همیشه حرفِ تو بوده


تو هر زمان که بیایی حلال زاده حسابی