یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

نمی دانم چرا؟


نمی دانم چرا؟ اما ترا هر جا که می بینم

کسی انگار می خواهد ز من تا با تو بنشینم

تن یخ کرده اتش را که می بیند چه می خواهد؟

همانی را که می خواهم ترا وقتی که می بینم

تو تنها می توانی آخرین درمان من باشی

و بی شک دیگران بیهوده می جویند تسکینم

تو آن شعری که جایی نمی خوانم که میترسم

به جانت چشم زخم آید چو گویند تحسینم

زبانم لال! اگر روزی نباشی من چه خواهم کرد؟

چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟