-
زندگی
یکشنبه 7 مهر 1392 11:35
زندگی به امواج دریا میماند چیزهایی را با خود میاورد در حالی که چیزهای دیگری را با خود میبرد . . .
-
قصه تنهایی
یکشنبه 7 مهر 1392 11:28
بخوان مرا خط به خط معنایم کن واژه به واژه، حرف به حرف تمام بغض هایم، اشک هایم، نگفته هایم را مرهم باش... که من از برم این قصه ی تنهایی را.
-
قصه تلخ زندگی
شنبه 6 مهر 1392 18:39
-
جلو نیا
شنبه 6 مهر 1392 13:10
جلوتر نیا! خاکستر می شوی. اینجا دلی را سوزانده اند...
-
فرق
شنبه 6 مهر 1392 13:08
چه فرقی دارد؟؟؟ پُشت میله ها باشی یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن وقتی که آرزوهایت در حبس باشند !
-
باورکن
شنبه 6 مهر 1392 12:53
زَمــ ــ ــان مے گٌذَرَد... بے آنکه حتــــــے حِس کنی تـــــار مٌویت بـבست بــ ــ ــ ـآב سِـــــفیـב مے شوב!!!! زَمــ ـــ ــان مے گٌذَرَد... و تـٌــــو هنـــــــٌوز בر فَرا سوی همان کوچه اے هستی که روزگــ ــ ـارے از آن گذشته بوבے........... زَمـ ـــ ـان مے گٌذَرَد... בر آخر تو هنوز بآوَر نـבارے که خــــــــــاک حَجم...
-
لبریزم
شنبه 6 مهر 1392 08:03
خالی نمیشود بود خالی بودن خوب است همیشه، اما آنقدر دنیا پر است از همه چیز که نمیگذارد خالی باشی... پر هم نباش پر بودن تا لبریز بودن فاصله ای ندارد... و لبریز که شدی، دیگر دست خودت نیستی... لبریزم...
-
قول می دهم
شنبه 6 مهر 1392 08:02
مشقت این باشد که چند صفحه از روی درد بخندی تمام که شد بیا وقتی دفتر دلت را به دستم بدهی تا مشق هایت را خط بزنم... قول میدهم خنده هایت را خط خطی نکنم! 15مهر
-
هر جا هستی
جمعه 5 مهر 1392 18:41
هَــر جــای ایــن سَـرزَمـیـن هـَـسـتـی،، بــــــــــــــــــــــــاش فـَقـط هـَر روز خَـنـدِه هـایـَت را بـرایـَم پـُسـت کـُـن قَـلـبِ مـَن بـَرای تـَپـیـدَن نـیـاز بـهـ انـگـیـــزه دارَد...
-
خوبم
جمعه 5 مهر 1392 18:40
حالم خوب است مثل پدربزرگم که می گفت خوبم ولی مرد...
-
به سلامتی خدا
جمعه 5 مهر 1392 18:38
به سلامتی خدا که تمام آرزوهامو دونه به دونه جلوی چشام پر پر کرد تا عظمتش رو نشونم بده ... بازم عاشقتم خدا
-
من یک دخترم
جمعه 5 مهر 1392 18:38
من یک دخترم ! بدان حوای کسی نمیشوم که به هوای دیگری برود... تنهاییم را با کسی قسمت نمیکنم که روزی تنهایم بگذارد... روح خداست که در من دمیده شده و احساس نام گرفته و ارزان نمی فروشمش! دستهایم بالین کودک فردایم خواهد شد... بی حرمتش نمیکنم و به هر کسی نمی سپارمش
-
غم
جمعه 5 مهر 1392 18:37
گـآهے بزرگتــریــن شاבے زنـבگیــمـ ایـن اَســتــ کـــﮧ هیـــچ کـــس نمے בآنـــב تـــآ چــــﮧ اَنـבازه غمگیـنمـ ..
-
تمام شد
جمعه 5 مهر 1392 18:37
دیگر تمام شد … آرزوهایم را گذاشتم در کوزه با آبش قرص های اعصابم را میخورم !
-
حال من
جمعه 5 مهر 1392 18:36
حال ادم خراب پرسیدن ندارد... اما... دستانش گرفتن دارد...
-
التماس
جمعه 5 مهر 1392 18:35
بگذار ازدست برود..... هرانچه که به التماس الوده باشد حتی(زندگی)
-
بغض
جمعه 5 مهر 1392 18:34
با من لج نکن بغض زبان نفهم! این که خودت را گوشه ى گلو قایم کنى، چیزى را عوض نمیکند… بالأخره یا اشک میشوى در چشمانم یا عقده اى در دلم! هردو را زیاد دارم… حق انتخاب با توست!!
-
حقیقت
جمعه 5 مهر 1392 18:33
ﺣﻘﻴﻘﺖ "ﻣﻦ " ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼـــــﻪ ﺩﺭ ﻧـــــﻮﺷﺘﻪ ﻫـــــﺎﯾﻢ ﻣـــــﯿﺨﻮﺍﻧﯽ ، " ﺗﻠـــــﺨﺘـــــﺭ " ﺍﺳﺖ ! ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﺭﻓﯿـــــــﻖ !
-
خاطره یعنی...
جمعه 5 مهر 1392 18:31
خاطره یعنی... یک سکوت غیر منتظره..میان خنده هایی بلند!
-
کدامین
جمعه 5 مهر 1392 18:30
م ن و ته سیگار و پنجره باز.. مانده ایم که کدام یک براى سقوط مناسب تریم؟!
-
هیچ کدام
جمعه 5 مهر 1392 18:30
بعضی حرفها گفتنی است... بعضی نوشتنی و بعضی هیچ کدام این روزها به هیچ کدام نزدیکترم...
-
دلیلی برای تنهایی
جمعه 5 مهر 1392 18:28
دکتر: پای نسخه ام بنویس “ممنوع الملاقات” ، بگذار تنهاییم دلیل پزشکی داشته باشد .
-
دهه شصتی
جمعه 5 مهر 1392 18:23
میگویند :اگر متوفی متولد دهه 60 خورشیدی است قبرش راعمیقترحفرکنید میپرسند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ می گویند:آخر می دانید، این نسل آرزوهای زیادی برای به گور بردن با خودشان به همراه دارند...!!!
-
یه سری از حرفها
جمعه 5 مهر 1392 18:18
یه سری از حرفها هستند که امکان نداره بشه به گفتار تبدیلشون کرد ؛ این حرفا معمولا به اشک تبدیل میشن …
-
خفه شدن پشت یک بغض
جمعه 5 مهر 1392 18:17
سکــ ــوت ... همیــ ـشه نشانـ ــه رضایـ ــت نیســ ـت ! شــ ـایـ ــد کسـ ــی دارد خفــ ــه مـ ـی شــ ـــود پشــ ــت یــ ـک بغــ ــض
-
جهنم
جمعه 5 مهر 1392 18:17
جهنم ایـــــــنــــــــــــجا ســـــــــــــت وقـــــــــــتـــــی مـــــــــــــن امـــــــــــــــروز مـــــــــی مـــــــیـــرم و بــــــــــاز فــــــردا زنــــــــــــــــده ام....
-
گاهی
جمعه 5 مهر 1392 18:16
گاهی باید رد شد ! باید گذشت ! گاهی باید در اوج نیاز ، نخواست ! گاهی باید کویر شد ، با همه ی تشنگی منت هیچ ابری را نکشید ! گاهی برای بودن باید محو شد ، باید نیست شد ! گاهی برای بودن باید نبود ! گاهی باید چترت را برداری و رهسپار کوچه هایی بشوی که خیلی وقت است رهگذری ازآن عبور نکرده ! گاهی باید نباشی . . . !
-
مرگ
جمعه 5 مهر 1392 11:04
و مرگ مُردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست ! من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند ، حرف میزدند ، سیگار میکشیدند !!!
-
چیز های با ارزش
جمعه 5 مهر 1392 10:57
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم ! سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال ! از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر ! از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین ! سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم ! اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست … .
-
خدایا
چهارشنبه 3 مهر 1392 13:16
امشب که مهتاب دلتنگی نمایان است ... خورشیدت را به من قرض می دهی...؟؟؟ از تو چه پنهان سرزمین سکوتم سالهاست که یخ زده است....