یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

هیچ کس تو نمی شد


بــه هـــرکــس مـــی گـــویـــمتـــــو

بـــه خـــودش مــیــگـــیــرد...

امـــا نـــمـــی دانــــــد کــــــه

هــیـــچ کــس بـــرای مـن

تـــــــو

نـــمــی شـــود !






عشق یعنی همین!!!


آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام


که از تلاقی نگاهم با دیگری


احساس


خیانت می کنم!


عشق یعنی همین!!!







اعتماد


به سلامتی تنها چیزی که یه رابطه رو قشنگ می کنه!


اعــــــــــــــــتمـــاد


که بیشتر ازچشام بهت اعتماد دارم



هر جا که باشی!


برای دوست داشتنت

محتاج دیدنت نیستم...

اگر چه نگاهت آرامم می کند

محتاج سخن گفتن با تو نیستم...

اگر چه صدایت دلم را می لرزاند

محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...

اگر چه برای تکیه کردن ،

شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است!

دوست دارم ، نگاهت کنم ...


صدایت را بشنوم...به تو تکیه کنم


دوست دارم بدانی ،

حتی اگر کنارم نباشی ...

باز هم ،

نگاهت می کنم ...

صدایت را می شنوم ...

به تو تکیه می کنم

همیشه با منی ،

و همیشه با تو هستم،

هر جا که باشی!......



بانو گوش کن




بانو گوش کن


مردی که تورا دوست داشته باشد تنت را عریان نمیکند بانو!!


بلکه لباس عروس بر تنت میکند...


بفهم عشق اگر واقعا عشق بود


لذت آن بوسه بر پیشانی خیلی بیشتر از لب دادن بود...


اگر عشق واقعا باشد همان دستانت را که میگیرد حتی برای یک لحظه


دیوانه ات میکند و از برق چشمانم مست میشوی


احتیاج به هم آغوشی و همخوابی نیست ...


اگر عشقت مردانگی داشته باشد از دوری یکدیگر هم لذت میبرید


چون مطمن هستی جایت در میان قلبش ثابت و دست نخوردنی ست!!


لازم نیست هر روز هفت قلم آرایش کنی که مبادا


خوشکلتر از تو دلش را ببرند ، خیالت تخت است که


تو باهمان قیافه و خود واقعی ات حاکم ذهن او هستی....


این مطمئن بودن از رابطه یعنی بالیدن به خود و افتخار کردن به سرنوشت ؛


که یه مرد توی زندگی داری تاهمیشه تکیه گاه است و


یقین داری که تنها انتخابش توی زندگی تو هستی و بس...




تــــــــــ♥ــــــو

دلـــم یک شــب ِآروم میخــــواد … بــا آهنگــــی رومــــــانتیک…

چنــــد تا شمــــــع … و یک عالمــــــه تــــو…

که بــه دنیــــا بگـــــــم … خــــداحـــــافـــــــظ …

دنیــای مــن کســــی ست…

که در آغـــــوشش جــان میدهــــم…

یعنـــی « تــــــــــ♥ــــــو »

دل بی تاب

به هیــچ صـراطـی مستقیــم نیستـــ.....

دلــی کـه.....

بـی تـــابـــِ نــوازشِ سَــرِ انگشتـانِ تــو بــاشـد

خـــاص تــَــریـن مـُـخـاطـَـب خــــاص

بــا تَمــامِ مِـداد رَنـگـے های دُنیــا



به هـَـر زَبــانی کــه بـِدانــے یـا نــَــدانے



خـالــے اَز هَــر تـَشـبیـه وَ اِسـتــعاره وَ ایـــهـام


تَـنهـــا یـــک جـــُـــــمله بـَــرایـت خـواهـَـــم نــِـوشــت


دوسـتَت دارَم خـــاص تــَــریـن مـُـخـاطـَـب خــــاص دنیا




قول بده...

تمام خستگی هایت را یک جا میخرم...

فقط تو قول بده...

صدای خنده هایت را به کسی نفروشی...


وسوسه

به جرم وسوسه،


چه طعنه ها که نشنیدی حوا ...!


پس از تو ،


همه تا توانستند آدم شدند ...!!!


چه صادقانه حوا بودی ؛


و چه ریاکارانه آدمیم ...