!! .. مـטּ آرومــــمـ .. !!
[ .. ولـﮯ قــــانــــونـــاً .. ] !! .. مـטּ בاغــ✘ــــونــــمـ .. !!
* برگ های پاییزی
سرشار از شعور درخت اند
و خاطرات سه فصل را بر دوش می کشند
آرام قدم بگذار ….
بر چهره ی تکیده ی آن ها
این برگها حرمت دارند.
که پنهانی حدیث درد فراق تو با تو بگذارم
وگرنه این چه نمازی بود
که من باتو با اشارت ابرو و سر میخوانم
کدامین چشمه سمی شد؟که اب از اب میترسد....
و حتی ذهن ماهی گیر از قلاب میترسد....
گرفته دامن شب را سکوتی انچنان مبهم.......
که اشک از چشم و چشم از پلک و پلک از خواب میترسد.....!!!