من را به غیر عشق به نامی صدا نکنغم را دوباره وارد این ماجرا نکن
بیهوده پشت پا به غزلهای من نزنبا خاطرات خوب من اینگونه تا نکن
موهات را ببند دلم را تکان ندهدر من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن
من در کنار توست اگر چشم وا کنیخود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن
بگذار شهر سرخوش زیبائیت شودتنها به وصف آینه ها اکتفا نکن
امشب برای ماندنمان استخاره کن
دیدار ما هرچند دورادور، زیباست !
دیگر پذیرفته م که ماه از دور زیباست
هرچند موسایت نخواهم شد ولی باز
از تو چه پنهان ! دردو دل با طور زیباست
دنیا همیشه دل به خواه ما نبوده ؛
باور بکن بعضی گره ها کور زیباست
بس کن عزیزم طاقت باران ندارم
این چشم ها ... این چشم ها مغرور زیباست !
هرچند شب با نور سرد ماه?جور است
اما شب چشمان تو ناجور زیباست
وقتی که دریا تنگ ماهی های خسته ست
مُردن میان تارو پود تور زیباست
وقتی که غم هایم غم ِعشق تو باشد
از مهد چشمانم اگر تا گور ...زیباست !
رویا باقری
نمیدانم چرا افتاد در دستم انار تو
چگونه دانه هایم ریخت پای شاخسار تو
مجابم کن..بدانم!کی شدم آن دشت بی تابی
که می تازند در من اسب های بی سوارتو؟
به نارنج و به باد مشرقی حساسیت دارم
به هر عطری که دل را می کشد سوی دیار تو
چه می کردی اگر یک روز دنیا مال ما می شد!؟
تمام جاده ها این سو و من آن سو کنار تو
بیا روراست باش و گفتنی ها را بگو بامن
که دلگیرم هنوز از جمله های درد دار تو
به پر حرفی نیازی نیست،میدانم که میدانی
زمستان مانده در تقویم روحم تا بهار تو
حسنا محمدزاده
حالم بد است مثل زمانی که نیستی !
دردا که تو همیشه همانی که نیستی !
وقتی که مانده ای نگرانی که مانده ای
وقتی که نیستی نگرانی که نیستی !
عاشق که می شوی نگران خودت نباش
عشق آنچه هستی است نه آنی که نیستی !
با عشق هر کجا بروی ، حیّ و حاضری
دربند این خیال نمانی که نیستی !
تا چند من غزل بنویسم ؛ که هستی و
تو با دلی گرفته بخوانی ، که نیستی !
من بی تو در غریب ترین شهر عالمم
بی من تو در کجای جهانی ، که نیستی ؟
شاعر:؟
مبر پای قمار عشق ای دل-باز- هستت را
ندارم بیش از این تاب تماشای شکستت را
مشو مبهوت گیسویی که سر رفته است از ایوان
که ویران میکند این "نقش ایوان" "پای بست" ات را
همیشه گریه راه التیام زخمهایت نیست
کدامین آب خواهد شست داغ پشت دستت را؟!
تو خار چشم بودی قلعه ی یک عمر پا برجا
که حالا شهر دارد جشن میگیرد نشستت را
تو دل بستی به معشوقی که خود معشوقها دارد
رها کن ای دل غافل خدای بت پرستت را...
حسین زحمتکش