دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب
فرمانده ی شرمنده ی یک لشگر مغلوب
فرعون به گل مانده ی افسانه ی نیلم
هر بار شود گوشه ی چشمان تو مرطوب
شیرینی خرما ، عسل و شهد زیاد است
اما نه به اندازه ی لبخند تو مطلوب
چشمان تو فیروزه و لبهات عقیق است
احسنت به دستی که تراشیده تورا خوب
امیر سهرابی
کیفِ پستچی
جای "سلام های من به تو" نیست!
این حرف هااین بوسه هااین باده ها
بی واسطه گیرا ترند...!
مهدیه لطیفی
بین صبر وانتظار
دختری بزرگ شد
که هربار موهایش راشانه کرد
خاطره ای کَنده شد...
تو نچشیده ای اما
انتظار طعمی شیبه به چایی دم نکشیده دارد
بلاتکلیف وگَس.....
پراز تفاله های نیمه جان
گاهی زمان چیزی راحل نمیکند
ونمیگذارد تو حل کنی
دختری پُراز حل نشده های غمگین,
همان جای همیشگی منتظره معجزه ایست به نام
"تو"