یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

از یه جایی به بعد

ﺍﺯ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﯿﺸﯽ،

ﭘﯿﺮ ﻣﯿﺸﯽ ...



قطار از ریل خارج شده


بگذار هرقدر که میخواهد سوت بزند...


قطاری که از ریل خارج شده تکلیفش روشن است!


خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتری

خداوندا!
مگر نه اینکه از رگ گردنم به من نزدیکتری...؟
مگر نه اینکه، مهربان تر از مادر برای منی...!؟
مگر تو مرا با تمام عشق و ارزویت نیافریدی...؟
مگر نمیگویی، مرا دوست داری...؟
هیچ چیز نمیخواهم ...
فقط...!
لحظه ای مرا به آغوش بکش...
دلم از همه چیز بیشتر...

برای یک آغوش مهربان ...تنگ است!



از یاد رفته

تنها یک برگ مانده بود …

درخت گفت : منتظرت میمانم !

برگ گفت : تا بهار خداحافظ !

بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود …




عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.