یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

حوصله ی شرح قصه نیست .

همچون انار
خون دل از خویش می خوریم

غم پروریم
حوصله ی شرح قصه نیست ..

فاضل_نظری

از رفتنِ پاییز غصّه نخور...


از رفتنِ پاییز
غصّه نخور
زمستان
برای ما دلتنگ ها
فصلِ زیباتری ست
باران نمی بارد
تا بوی هیچ خاطره ای بلند نشود...!

"فرید صارمی"

عشق زیباست و حرمت دارد ...

تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت !
میروم از قلبت ...
میشوم دورترین خاطره در
شبهایت...
تو به من میخندی
و به خود میگویی :
باز می آید و میسوزد
 از این عشق ولی ...
برنمی گردم ، نه

میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...
عشق زیباست و حرمت دارد ...

مولودمهدى

گر نمی دیدی مرا دیگر نمی دیدی مرا...!

خوب کردی وقت رفتن آمدی دیدی مرا
گر نمی دیدی مرا دیگر نمی دیدی مرا...!

"هلالی جغتایی"

بوی یلدا را میشنوی؟

بوی یلدا را میشنوی؟
انتهای خیابان آذر ...
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...
 قراری طولانی به بلندای یک شب....
شب عشق بازی برگ و برف...
پاییز چمدان به دست ایستاده ....
عزم رفتن دارد....
آسمان بغض میکند ...
میبارد...
خدا هم میداند عروس فصل  ها چقدر دوست داشتنیست ..
دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد ....
آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ..
دستی تکان میدهد ......
قدمی برمیدارد سنگین و سرد
کاسه ای آب
میریزم پشت پای پاییز... و....
تمام میشود ...
پاییز ای  آبستن روزهای عاشقی
رفتنت به خیر...

یلدا

یلدا
آخرین دلبریِ پائیز است...
مانند زنی که درست لحظهٔ رفتن،
گیسوان مشکی بلندش را باز می کند...!

آرش_شریعتی

بهانه

من از میان  همه شما
منتظر کسی بودم
که
نیامد...
نیامدن هزار بهانه می خواست و
آمدن یکی...

بهای سنگینی داشت دو خط عاشقی...!

یک استکان خالی
چند ورقِ مچاله شده
و شاعری که خون بالا می آورد...
چه بهای سنگینی داشت دو خط عاشقی...!

"احمد علیزاده"

می روی که خوشبخت شوی

می روی که خوشبخت شوی
و من
حال کودکی را دارم
که نخ بادبادکش پاره شده...
مانده
برای اوج گرفتنش
ذوق کند
یا برای از دست دادنش
گریه...!

"محسن حسینخانی"

غمی دارم ز دلتنگی

غمی دارم ز دلتنگی
اگر  گویم زبان سوزد
اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
خودم تنها
دلم تنها
وجودم بی کس و تنها
در این شهر فراموشی  در این مستی و بیهوشی
 به دورافتاده ام تنها!