یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

بهترین لباس

بهترین لباس

بیشترین عمرش را در کمد لباس بود

این هم نتیجه بهترین بودن...


قول

که قول داده ای و داده ام قوی باشیم،
که قول داده ای و داده ام...
ولی سخت است..!

آدم ها...

آدم ها
وقتی می آیند
موسیقی شان را با خود می آورند..
وقتی می روند
با خود نمی برند!
آدم ها
می آیند
و می روند
ولی
دلتنگی هایمان...
شعرهایمان...
رویاهای خیس شبانه...می مانند!
جا نگذارید!
هر چه که روزی با خودتان آورده اید با خودتان ببرید!
وقتی که می روید
دیگر
به خواب و خاطره آدم برنگردید...

هرتا مولر


حفظ کن فاصله را

آسمانی تر از آنی که کنارت باشم
حفظ کن فاصله را تا به تو عادت نکنم...

دل بارانی

شست باران همه ی کوچه خیابان ها را
پس چرا مانده غمت بردل بارانی من..؟؟


گورِ گردان

این که با خود می کشم هر سو،
نپنداری تن است

گورِ گردان است و در او،
آرزوهای من است!


رفتنت ...

رفتنت ...
انفجار هیروشیما بود...
بعد ان
هر دوست داشتنی
که در من به دنیا می اید
ناقص است ...!!!


قرار بود


قرار بود
اسمم برای بچه
 های تو مادر باشد
اسمت برای بچه های من ....
نشد
بچه های ما ما را نمیشناسند
روزی دخترت از تو اسمم را
می پرسد
روزی که با ترانه ای قدیمی
به نقطه ی دوری خیره می مانی
ومن
از چشمهایت
 می چکم.

رویا شاه حسین زاده

مرا در دل غم جانانه‌ای هست

مرا در دل غم جانانه‌ای هست
درون کعبه‌ام بتخانه‌ای هست

ز لب مهر خموشی بر ندارم
که در زنجیر من دیوانه‌ای هست

خراباتم ز مسجد خوشتر آید
که آنجا نالهٔ مستانه‌ای هست

نمیدانم اگر نار است اگر نور
همی دانم که آتش خانه‌ای هست

درخشان اختری شو گیتی افروز
و گر نه شمع در هر خانه‌ای هست

رضی گویی کجٰا آرام داری
کهن ویرانه، ماتم خانه‌ای هست

آرتیمانی

تکلیف چشمانم

تکلیف چشمانم،
هیچ گاه با تو روشن نبود
تا بودی
نمناک بود
جویبار بود
ابر بود...باران بود
مثل قدیم
زاینده رودی روان بود
حال که نیستی
خشک شد
حیران شد
گود نشست ، ویران شد
برهوتی تشنه،
کویر لوطی عریان شد
تکلیف این چشمانم
هیچگاه با تو روشن نشد