عزیزم دوستت دارم ولی با ترس و پنهانی
که پنهان کردنٍ یک عشق یعنی اوج ویرانی !
دلم رنج عجیبی می برد از دوری ات ، اما
نجابت می کند مانند بانو های ایرانی ...
تحمل کردن این راز از من زن نمی سازد !
که روزی خسته خواهد شد دل از اندوه طولانی
غمت را می خورد هر شب دل نازک تر از شیشه
تو سنگی را نمی خواهی کنار شیشه بنشانی !!
مرا باور کنی ، شاید ، به راه عشق برگردم ...
نه از این دست باورهای مردم در مسلمانی!
" عزیزم دوستت دارم " ، غم این جمله را دیدی؟
تفاوت دارد این سیلاب با شب های بارانی ...!
سها حیدری
تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنـــــی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !
به یاد تو می افتم
هر گاه هر لیوانی از دستی می افتد،
هزار تکه می شود.
به یاد تو می افتم
هر هواپیمای کاغذی هر گاه
سقوط می کند از اوج بر دامنم.
به یاد تو می افتم
هر سیبی از شاخه ای،
هر قطره ای به دریایی،
هر اندامی به خاک می افتد…
به یاد تو می افتم … بی صدا…
این روزها احساسی خاص دارم که شاید قبلا هم بوده
اما به هر دلیل سعی بر مخفی کاری یا خاموش کردنش داشتم
حالا که اقرار کردم
امیدوارم بر سر حرفم بمانم
چون تا حرفی گفته نشده در درون ثبت است
اما بر زبان که جاری شد تعهد و مسئولیت در پی دارد
یادم مــی ماند که گــفته ام
عاشقم و دوستت دارم
مــــــــــــــن دلـــــــــــــــــــــــــــم می خواهــــــــد با
طلــــــــــــــوع خورشـــــید جـــــای هر قطــــــره ای بنشـــــینم.
روی هـر گلــــــــــــــــبرگی بنویســـــــــــــم
*دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتت دارم*