یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﻣﻦ ﻫﻨوز
ﮔﺎﻫﯽ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ...
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ
ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ.

 ناظم حکمت

ﭼﺮﺍ نمی آیی ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ

ﺗـــﻮ
ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ..
ﭼﺮﺍ نمی آیی ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﻧﮕﺎﻩ،
ﺭﻭﯾﺪﺍﺩ ﮐﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ..!
.
حافظ ایمانی

او آمده است

گفت :
پلک بر پلک که بگذاری می آیم
او آمده است
من پلک بر پلک گذاشته ام
ونمیبینم.....

علیرضا روشن

"روزگارم" ترسناک است

"روزگارم"ترسناک است
همچو پیک آخر" شراب "
نمیدانم مستم می کند "یا!!!! خراب


قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان

قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان
بار دیگر می کنم خواهش؛ ولی اصرار، نه...

گه مرا پس می زنی؛ گه باز پیشم می کشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است؛ افسار، نه...

شهریار

عشق را بهانه کردم...

عشق را بهانه کردم
برای رسیدن به تو
تورا از دست دادم
عشقت ماند
بهانه ای شد
برای
همیشه گریستنم
ودیگر مجال
عاشقی
پیدا نشد

مهردادشیاسی

بی تو غریب مانده ام

بی تو
غریب مانده ام
و از تنهایی
پیراهنی دوخته ام
با جیب هایی بزرگ
که دستانم درونش
گرم نمی شود که نمی شود

"من و تو"
مگر چند هجا
از هم فاصله دارند
که "ما " اینچنین
از هم دور افتاده ایم

سردم است
خود را
در آغوش می گیرم
و روی پای خسته ی شب
با پلک های باز می خوابم

غریب مانده ایم
غریب یعنی من
غریب یعنی تو
غریب یعنی
دل هایی که هرگز به هم نرسید

سارا قبادی

خاطراتت خلاف عقربه ها می چرخد

رفتی و مردم شهر گفتند :
زمان دوای هر دردیست

لاف می زدند !
خاطراتت خلاف عقربه ها می چرخد

فرزاد شاهی زاده

داشتن یک دوست خوب

گیله مرد میگفت :

حسِ خوشایندِ " داشتن یک دوست خوب "

بیش از چیزیه که بشه توصیفش کرد؛


منم الان درگیر این حسم "داشتن دوستان خوب"


 این حس خوب رو برای همه آرزومندم ...

گاهی...

گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم

که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست”

هیچ چیز...