یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

کلاغی در ذهن من است

کلاغی در ذهن من است
پاره سنگی در دستم

از خودم می ترسم
از خودم می ترسم …

{ ایرج کریمی }

به سر رسید !

قصه ام کوتاه بود به سر رسید !

کلاغ جان تو هم برو شاید جایی دیگر قصه ای زیبا منتظرت باشد !


کلاغ

به هـمـان سـادگـی

کـه کـلاغ ِ سـالـخـورده

بـا نـخـستـین سـوت ِ قـطـار

سقـف واگـن مـتـروک را

تـرک می گـویــد

دل ،

دیـگــــر

در جـای خـود نیـسـت

بـه همـیـن ســادگـی ..........

واقعیت تلخ روزگار ما

ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﻲ ﺳﺮﺩ ﻛﻼﻍ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺳﻴﺮ ﻛﻨﻪ؛


ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﺑﻪ ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎﺵ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻧﺪ.


ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻭ ﻛﻼﻍ ﻣﺮﺩ!


ﺍﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺵ ﻛﻪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ:


ﺁﺧﻰ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻣﺮﺩ ،ﺭﺍﺣﺖ


ﺷﺪﻳﻢ ﺍﺯﺍﻳﻦ ﻏﺬﺍﻯ ﺗﻜﺮﺍﺭﻯ!


ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺗﻠﺦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﺎ…


عشق مترسک به کلاغ

حاصل عشــــــق مترسک به کلاغ

مـــــــرگ" یک مزرعــه است...