بیـا هر دو باشیــــم…

بیـا هر دو باشیــــم… 


تا نقض کنیـم برای همیشه …


یـکی بود و یکی نبود قـصه‌ها را…

فاصله

از تمام عشقمان، فاصله اش سهم من است

هرکجا می روم از قصّه ی عشقی سخن است

چاره ای نیست! به رویای تو عادت دارم!

این، همان سخت ترین قسمت عاشق شدن است!

میدانم دوستم داری...

همه چیز رو براه است

خدا دارد خدایی میکند...

تو هم هستی

کمی دور...

اما اشکالی ندارد

همین که هستی خوب است!

دوستت دارم زیاد

میدانم

دوستم داری زیاد!

برای همین منتظر نشسته ام

تا ببینم

چه میکنی آخر این قصه را...!

مرگ انسان

داروگ نخـــوان

فریاد نزن آواز طراوتت را

شهر،شهر مردگان است.


باران نبار

داد نزن صلابت عشقت را

قصه،قصه مرگ انسان است.

شهرزاد قصه گو

من شهرزاد قصه های خودم هستم

هزار و یک شب است هر چه می بافم

همه بی درنگ به قامتم اندازه می بینند

هیچ کس اما نمیداند راز این دل چیست

قصه تلخ زندگی

قصه تنهایی

بخوان مرا خط به خط

معنایم کن واژه به واژه، حرف به حرف

تمام بغض هایم، اشک هایم، نگفته هایم را مرهم باش...

که من از برم این قصه ی تنهایی را.

قصه تلخ زندگی