یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

مثل فرمانروای بی لشکر...


مثل فرمانروای بی لشکر ، تازه دیدم شکست یعنی چه !
عاشقش هستم و نمی فهمم دیگر او رفته است یعنی چه !

من همانند جلگه ها هستم تو که از سوی صخره می آیی
جای من نیستی نمی دانی ، معنی سطح پست یعنی چه !

غرق در چله های انگورت ، دل به دنیای محتسب زده ام
تو نفهمیده ای سر و سِرِّ _ تاک با حال مست یعنی چه !

من و یک عمر دل به تو بستن، عاشق قلب سنگی ات بودن
با تو بودم ولی نفهمیدم ، آدم بت پرست یعنی چه !

مثل تمثیل ماهی و دریاست نسبت و حس ما به یک دیگر
حال جان می دهم که می فهمم، دیگر او رفته است یعنی چه !

زهرا غفاری

عشق یعنی ...

عشق یعنی ...

مردان با شمشیر ...

دنیا را فتح می کنند ،

و با بوسه ای شکست می خورند !



شکست...


آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا در گلو شکست

آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

«بادا» مباد گشت و «مبادا»‌به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست


قیصر امین پور





جاده هنوز خیس است



جاده هنوز خیس است

و

من همچنان می روم

به خیال رد پای اشکهایت

ولی تردید مرا زجر می دهد

نمی دانم این خیسی اشکهای توست

یا

خیسی شرم این جاده از شکست دوباره من . . .



شکست


من شکستن نمیدانم ، ولی

هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود

دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را

کمرم را ....

شکست



برای بعضی دردها نه می توان گریـه کرد

 و نه می توان فریـاد زد...

برای بعضی دردها فقط می توان نگـاه کرد،

 لبخند زد و بی صدا شکست...!!