تو که باشی معجزه ای در من رخ میدهد به نام آرامش …
باش ، حتی همین قدر دور !
گاهی دیوانگیم گُل می کند ،
می خواهم بروم دور
خیلی دور ...
یک جایی که خودم را فراموش کنم .
فراموش شوم ،
گم شوم ،
نابود شوم .
می خواهم از خود بگریزم ،
بروم خیلی دور .