اگر بعد از مرگم از تو پرسیدند که آن وجودی را که زمانی با تو میدیدند که بود؟
بگو
دنیایی از عشق بود که به خاطر حسرت کرانه عشق جوش وخروش میکرد
بگو
دیوانه ای بت پرست بود که بتش را دیوانه وار دوست می داشت
بگو
اشک در بدری بود که به هیچ دیده ای به جز دیده ی من آشیان نداشت
بگو
بگو برای اندک زمانی با من بود ولیکن تا آخرین لحظه هایش می گفت :
دوستت میدارم