یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

یاد باد کودکیها


آنِه!

تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت؛

وقتی روشنی چشم هایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود؛

با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات،

از تنهایی معصومانه دست هایت؛

آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت؛

و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت؛

حقیقت زلال دریاچه نقره ای نهفته بود؟

آنِه!

اکنون آمده ام تا دست هایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری؛

تا در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی؛

اینک، آنِه!

شکفتن و سبز شدن در انتظار توست، در انتظار توست ...



دلم میخواهد آنشرلی باشم..

دلم میخواهد آنشرلی باشم..


تصور کنم..


با خیالاتم زندگی کنم...


با خیال بودن تو..


حالا که نیستی میخواهم تصور کنم هستی..


همین نزدیک ها..کنار من..!


میخواهم همانند آنه با خود بگویم اشکالی ندارد..


تصور میکنم..!!!