I m on a mission
Misson 2 avoid u,
۲ forget u, 2 get rid of u,
۲ not 2 talk 2u or meet u,
in short
MISSION IMPOSSIBLE
من در یک ماموریتم
ماموریتی برای دوری از تو
ماموریتی برای فراموش کردنت و فرار کردن از دستت
که باهات صحبت نکنم و تورو نبینم
در یک کلام :
ماموریت غیر ممکن!!!
می گویند معتاد شده ام بوی دود میدهم
نمیدانند هر روز مردی در من قدم میزند
و وجودم را به آتش میکشد