ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
از شوری چشم اهالی ترس دارم
از مردمان این حوالی ترس دارم
از خود که گاهی آبم اما گاه آتش
از این دل حالی به حالی ترس دارم
از این که ما مثل دو تا ماهی بچرخیم
در برکه های بی خیالی ترس دارم
هرچند با تو شادمانم لحظه ها را
از گریه های احتمالی ترس دارم
هرچند چون پیچک تو را در بر گرفتم
همواره از آغوش خالی ترس دارم
ما دو درخت در کنار رود هستیم
با این همه از خشکسالی ترس دارم
از چشم بد باید تو را زیبا بپوشم
از شوری چشم اهالی ترس دارم
حمید درویشی
عالی بود خیلییییییییییییییییی
سلام.وبت عالیه
سلام ممنونم لطف داری