این روزها را تنها باید قدم زد.
تا انتهای ناکجا آباد.
میدانم که انتهای این گامهای سردرگم و دلتنگ
به جایی نمیرسد،
میدانم که این آشفتگی به این زودیها
رخت نمیبندد،
میدانم که هوای این روزها
لعنتیتر از هر روز و لحظهی دیگریست.
اما ما باید آنقدر بمانیم تا برسیم،
آنقدر قدم بزنیم تا به یک آبادی برسیم
و آن وقت تمام این حس ِ گنگ زندگی
پاک میشود از لحظهها.
حالمان که بد است،
اما همین که به هم میگوییم خوبیم
یعنی توان ِ خوب شدن در ما هست.
ما باید برویم تا برسیم و این انگار تنها راه ما است…
عشق افسانه نیست آنکه عشق آفرید دیوانه نیست عشق آن نیست که در کنارش باشی عشق آن است که به یادش باشی
ممنون زیبا بود![](http://www.blogsky.com/images/smileys/102.png)
ای کاش کودک بودم ،تا بزرگ ترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود. ای کاش کودک بودم ، تا از ته دل می خندیدم، نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم. ای کاش کودک بودم ، تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه تو، همه چیز را فراموش می کردم
بسیار خوب بود این متن...
ممنون![](http://www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
اگه تنها باشی انتهای جاده آرزوته ولی اگه یه همراه خوب داشته باشی بی انتهایی جاده آرزوته.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
می خواستم ازتون خواهش کنم که به سایت ما لینک بدید
با تشکر
آدرس : http://nicmusic.ir
سایتتون رو دیدم خوشم اومد
چشم لینک میکنم