ثانیه هایی که تویی در ان وجود ندارد اما مملو است از خیال تو
پر است از اسکلت خاطرات زنگ زده
خوش آمدی به دل من ،به شهر جنگ زده
به دلشکستگی ام نیست هیچ آینه ای
مرا برای شکستن خریده،رنگ زده
به من هر آنکه رسیده ست،خویش را دیده است
به من هر آنکه رسیده ست جز تو سنگ زده
نپرس بی تو که آمد،نپرس بی تو که رفت
که سر به این دل از دوری تو لنگ زده؟
خوش آمدی به دل من دوباره تنهایی!
که بی تو زندگی ام لنگ بوده،لنگ زده
مژگان عباسلو
مادرم فرشته است...
ولی هیچوقت ندیدم پرواز کند...
زیرا به پایش...
من را بسته بود..
خواهر و برادرم را...
پدرم را...
و همه ی زندگیمان را...
معذرت میخواهم نیوتون..!
راز جاذبه، 'مادر من' است!
معذرت میخواهم ادیسون!
چرا که 'مادرم' اولین چراغ زندگی من است!
معذرت میخواهم انیشتین!
فرمولهای تو از توضیح 'مادر من' عاجزند!
رومئو!
همه راه ها به عشق 'مادرم' ختم میشود!
'مادرم' عشق من است...
وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی
مست با این، بغلِ آن شده باشی جایی
بله! یک روز تو هم حال مرا میفهمی
چونکه در آینه حیران شده باشی جایی
بیگناهیست که تهمت زده باشند به او
باد، وقتیکه پریشان شده باشی جایی
ماهِ من! طایفهی روزهبگیران چهکنند؟
شب عیدی که تو پنهان شده باشی جایی
صورت پنجره در پرده نباشد از شرم
کاش! وقتیکه تو عریان شده باشی جایی
من نشستم بروی مِی بخری برگردی
ترسم این است مسلمان شده باشی جایی!
"مهدی فرجی"
جدی نگیر وعده ی عشقی جدید را
با تازه داغدیده، نزن حرف عید را
از من کسی پس از تو، به جایی نمی رسد
دارم درست حکم دری بی کلید را
برگشتنم چو رجعت نعشی به زندگی ست
بیهوده امتحان نکن امری بعید را …
باری به هر جهت شده ای، خلق و خوی تو
از پشت بسته دست درختان بید را
چون من هر آنکه دلبرش از او برید و رفت
فهمیده است معنی قطع امید را
نیشم زدی و بعد تو هرکس رسید داشت
مصداق ریسمان سیاه و سفید را …
جواد منفرد
آقـــای شــهــردار!
بگویید انقـدرعوض نکـنند رنـــگــــ و روی ایـــن شـهر لعنتی را ...
این پیاده روها ، میــدان ها ، رنگ و روی دیوارها ،
خــــاطـــراتــم !
دارنـــد از بـیـن ـ مــی رونــــد . .
روزهــــای خـوبـی کـه در راه بـودنـد
یــا ســقــط شــدنــد
یــا مــرده بــه دنــیــا آمــدنــد !!