غیر از آن دل که مفت بخشیدم
دل من کودکی سبکسر بود
خود ندانم چگونه رامش کرد
او که میگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد
فروغ فرخزاد
هر چه انسان تر باشیم زخمها عمیق تر خواهند بود.
هر چه بیشتر دوست بداریم بیشتر غصه خواهیم داشت.
بیشتر فراق خواهیم کشید و تنهایی هایمان بیشتر خواهد شد.
شادی ها لحظه ای و گذرا هستند
شاید خاطرات بعضی از آنها تا ابد در یاد بماند
اما رنجها داستانش فرق میکند تا عمق وجود آدم رخنه میکند
و ما هر روز با آنها زندگی میکنیم.
انگار که این خاصیت انسان بودن است!
چه فایده داره وقتی تو گل برام نیاری
عجب شبیه امشب داره میسوزه چشمام
دورم شلوغه اما انگاری خیلی تنهام
واسه چی زنده باشم جشن چیو بگیرم
من امشبو نمیخوام دلم میخواد بمیرم
تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم
هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمیبینم
تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم
تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم
هیشکی خبر نداره چقد هواتو کردم
چقد دلم میخواد تو باشی دورت بگردم
هیشکی خبر نداره دارم به زور میخندم
نمیدونن چرا من چشمامو هی میبندم
چشمامو من میبندم تا منتظر بشینم
شاید تو این سیاهی بازم تو رو ببینم
تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم
هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمیبینم
تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم
تو نیستی و من از دوریت خودم رو مرده میدونم