یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

واج آرایی مسخره

بعد یاد میگیری که هیچ تماس ِتلفنی ئی با تو کاری ندارد...

به صدای تلفن بی تفاوت می شوی

و وقتی تلفن زنگ می خورد گاهن نگاهی به آن می اندازی

 و دوباره نگاه را از آن می دزدی...

سریع می دزدی... تا نکند خاطره اش به خاطرت خطور کند!

چه واج آرایی مسخره ای دارند این خطوط...


پوریا پرانا


یکی از روزهای چهل سالگی ات

یکی از روزهای چهل سالگی ات
در میان گیر و دار زندگی ملال آورت
لابه لای البوم عکس هایت
عکس دختری مو مشکی  را پیدا میکنی
زندگی برای چند لحظه متوقف میشود
و قبض های برق و اب برایت بی اهمیت

تازه میفهمی
بیست سال پیش
 چه بی رحمانه
 اورا
در هیاهوی زندگی جا گذاشتی!


یغما گلرویى

قرار بود


قرار بود
اسمم برای بچه
 های تو مادر باشد
اسمت برای بچه های من ....
نشد
بچه های ما ما را نمیشناسند
روزی دخترت از تو اسمم را
می پرسد
روزی که با ترانه ای قدیمی
به نقطه ی دوری خیره می مانی
ومن
از چشمهایت
 می چکم.

رویا شاه حسین زاده

خاطراتت خلاف عقربه ها می چرخد

رفتی و مردم شهر گفتند :
زمان دوای هر دردیست

لاف می زدند !
خاطراتت خلاف عقربه ها می چرخد

فرزاد شاهی زاده

عطر یادت

در میان گلها عطر یادت را می بویم

آسمانی تر از آنی که به نوشتن درآیی !


بی‎خوابی عجیب

کلمه‏‎هایی که از ما به‎جا خواهد ماند
بی‎خوابی عجیبی خواهند کشید
بی‎خوابی عجیبی.


شهرامِ شیدایی



گم شده ام

لابلای حادثه گم شده ام ...


و هیچ کسی نیست که بفهمد چقدر تکرار مکرر این خاطراتی که


هیچ دردی را دوا نمی کند سخت است و غیر قابل درک!




برگرفته از رمان اینجا زنی عاشقانه میبارد /فاطمه حیدری










خــــاطـــراتــم !

 

آقـــای شــهــردار!

بگویید انقـدرعوض نکـنند رنـــگــــ و روی ایـــن شـهر لعنتی را ...

این پیاده روها ، میــدان ها ، رنگ و روی دیوارها ،

خــــاطـــراتــم !

دارنـــد از بـیـن ـ مــی رونــــد . .


خاطرات

"مهم نیست اکنون زندگی ام چگونه میگذرد ،

عاشق آن خاطراتی هستم،

که تصادفی از ذهنم عبور میکنند

و باعث لبخندم میشوند..."

پابلـو نـرودا


احوالپرسی


روی شانه پاییز زدم


حالش را بپرسم


ناگاه ریخت!


گاهی پرسیدن حالی


چه دردهایی را زنده می کند...


نریمان ربیعی